<<< آموزش ویولن

مطالبی مهم در مورد نواختن ویولن :

مایلم برای هر کسی که به ویولن علاقه دارد کلامی چند بگویم . ویولن سازی است که مسلما یکی از زیباترین ساخته های دست بشر و یکی از دمدمی مزاج ترین آنهاست. شاید بسیار صعب الوصول بودن آن است که بر اعجازش می افزاید؛ جز برای کسی که برده وار, داوطلبانه و از صمیم قلب خود را تسلیم این ساز کند, ویولن سر نافرمانی و لجبازی خواهد داشت, نوارهای چندگانه و دامنه نامتناهی لطافت خود را دریغ خواهد کرد, و شخص می ماند با یکی از آلات دوست داشتنی موسیقی و که رنجیده دل است و بلا استفاده.

هیچ ویولنی مثل ویولن دیگر نیست, هر یک مانند یک وجود بشری ویژه و منحصر به فرد است و پاسخ آن به آن آرشه ای که سیم هایش را لمس می کند, همچون پاسخ گروه های مختلف مردم به یک عقیده, با دیگری متفاوت است.

در لگام زدن بر خلق و خوی او و تلون مزاج بی پایانش, در تسلط یافتن بر نوارهایش از شیرین ترین نجواها تا جانانه ترین غریوهاست که تمام مهارت ویولن نوازی نهفته است. زیرا نوازنده موجودی مستقل است: هیچ دست بیگانه ای در ملک طلق او اختیار ندارد, هیچ گوشی جز گوش او زیر و بم صدا را تعیین نخواهد کرد. او به تنهایی مخدوم و خادم است, و به محض اینکه آرشه اش ساز را لمس کند, چالشی شگفت انگیز آغاز می شود. در این چالش که بی وقفه ادامه می یابد, کسب پیروزی به تمامی بر عهده خود اوست.

این ارتباط شگفت انگیز بین ویولن و نوازنده است که این ساز و سایر خویشاوندان زهی آن را منحصر به فرد ساخته, و با درک همین خصوصیت است که ویولنیست می تواند به هدفش نایل آید. در این راه هرگز اجازه ندارد خسته شود, گرچه ممکن است بارها با ناکامی روبرو شود؛ هرگز نباید از پا بیفتد, همچون ناخدای کشتی که به بی پایانی افقها آگاه است, او باید با صبر و شکیبایی به مقصود برسد. ویولن در حقیقت بنیاد حقیقی فرهنگ موسیقی ماست که بدون آن هیچ یک از گروه های همنوازی موسیقی مجلسی یا مجموعه و گنجینه سمفونیک وجود نداشت.

ویولن سازی است که با گذر زمان پیش رفته, هزاران سال پژوهش و اصلاح آن را از اصل کاربردی نوسان دادن یک زه کشیده در مقابل یک جعبه تو خالی, تا شکل فعلی آن تکامل داده است. در واقع هم ویولن و هم آرشه از تیر و کمان مشتق شده اند – که پس از رها شدن تیر از کمان و گسیل در مسیرش صدای پیتزیکاتو ( pizzicato : یکی از تکنیک های ویولن, بدین صورت که صدا به جای آرشه توسط انگشت ایجاد می شود. ) شنیده می شود.- آرشه ویولن در گذر زمان تغییر شکل یافت و انعطاف پذیر تر شد و در آن رشته ای از یکصد تار پرز دار موی اسب کشیده شد تا بر سیم ها ساییده شود, اما اساس آن به عنوان یک طول انعطاف پذیر از چوب, همان است که بود. بدنه ویولن از یک جعبه توخالی به عنوان تشدید کننده – که البته مانند آرشه انعطاف پذیر نیست, اما قادر است ارتعاشات را به دام اندازد, تشدید کند و تداوم بخشد – تا شکل فعلی آن تکامل یافت. رشته ای از چهار سیم که این ارتعاشات را ایجاد می کنند در آن تعبیه شد, به صورتی که ارتعاشات به کمک خرک به بدنه انتقال یابند.

وجهه جهانی ویولن را می توان در سازگاری آن با فرهنگ های مختلف دید. ویولن فعلی که در قرن هفدهم تکمیل شده است, در کشور هندوستان به این صورت مورد استفاده قرار می گیرد که نوازنده چمباتمه روی زمین می نشیند, قاعده ویولن را روی دنده هایش قرار می دهد و سر ویولن را به صورت اریب و رو به پایین گرفته روی یک پنجه اش تکیه می دهد.

از نوازندگان فیدل ( fiddle : اصطلاح محاوره ای برای هر یک از سازهای زهی به ویژه ویولن یک ساز عامیانه ) فلات هاردانگر در نروژ تا سرزمین کوهستانی اسکاتلند و دیگر مناطق اروپا و آمریکا و آسیا و ... , ویولن جای خود را در هر سبکی باز کرده و می تواند هر نیازی را برآورده سازد. ( به عنوان نمونه ایجاد سبک های مخصوص ایرانی پس از ورود این ساز به ایران است که توسط افراد مختلفی مانند استاد صبا و ... ایجاد شده و این ساز را با سازهای مخصوص موسیقی ایرانی هماهنگ کرده و جای خود را به خوبی در میان ساز های ایرانی باز کرده به طوری که هر روز به طرفداران آن افزوده می شود. )

این ساز هیچ محل ثابت و ساکنی به عنوان تکیه گاه ندارد و خود نوازنده نیز چنین وضعی دارد, جز در آن نقاطی که پایش زمین را لمس کرده و بر آن تکیه می کند. ویولن باید با حرکات سیال تمام بدن نوازنده یکی شود, در حالی که به نحو مشهودی به جریان گردش خون شخص و به نوسانات او, آونگی یا دایره ای, پاسخ می دهد. این جریان نباید در هیچ یک از مفاصل بدن یا در نقاط تماس با ویولن و آرشه متوقف شود, باید آنرا به سوی آخرین ماهیچه و مفصل انگشت هدایت کرد. باید آن ماهیچه و مفصل به نحوی تربیت شود که در تمام جهات حرکت کند و در حال حرکت کنترل شود, در حالی که خود نوازنده باید از آن چشمه درونی تاثر پذیرد که از نفس موسیقی و از عقاید و احساسات او نسبت به آن سرچشمه می گیرد.

برخلاف اکثر سازهای دیگر و بطور کلی اغلب فعالیت های دیگر ( و ضمنا بر خلاف نواختن ویولن به روش هندی ) دست ها باید تا حد زیادی انعطاف پذیر, قوی و دارای حالت فنری باشند و تقریبا همیشه در سطح شانه یا در حدود سطح آن سطح به کار گرفته شوند, که بالاتر از قلب است. چون دست ها پیوسته نیاز به تامین خون دارند, قلب باید در وضعیت خوب و فاقد هر گونه فشار ( یا کاهش فشار ) ناشی از اضطراب یا تنش باشد. مسئله حفظ جریان گردش خون با حفظ پیوستگی و تناوب حرکات, تلاش ها, فشارها و وارهیدگی؛ مساله پرورش یافتن برای واکنش های صحیح؛ مساله گرم شدن دست پیش از هر اجرا؛ همه در نواختن ویولن کمال اهمیت را دارند.

دقت و صحت, تنظیم فوری و برق آسای زیرایی ( pitch : میزان زیر و بمی یک صدا که به فرکانس ( Frequency ) یا تعداد نوسان های آن در ثانیه مربوط است. ) , صدا دهی ( سونوریته – ‘sonorite tone ) , تغییر از یک حرکات بسیار کوچک و نامرئی درونی تا آرشه کشی وسیع با نوسانی مانند یک گلف باز, به درجه ای از مهارت نیاز دارد که حد و مرزی برای آن متصور نیست. علاوه بر آن, نوازنده ویولن باید درکی عقلایی و احساسی از کار موسیقی داشته باشد, تا سرانجام در یک حالت فیض و الهام اجرای خوبی داشته باشد.

امیدوارم با این صحبت ها, کنترل و مهار ساختن سازی چنین عنان گسیخته و چنین ظریف را همچون رام کردن مادیانی سرکش دشوار ننمایانده باشم. زیرا هر چند ویولن نواختن, حرفه ای بسیار پر زحمت است, ولی خوب ویولن نواختن به هیچ وجه غیر ممکن نیست و در واقع در آموزش دادن, فرا گرفتن و تسلط یافتن بر آن رضایتی عمیق و طولانی نهفته است.

برای آنکه کسی به نحو مطلوب برای نایل شدن به این هدف آماده گردد, لازم است که علاوه بر تمرکز بر نوازندگی, بذر تفکری در ذهن و دلش کاشته شود و عادت معینی در او به وجود آید تا در شرایط تندرستی فیزیکی پرورش یابد. به این ترتیب همه موانع نوازندگی از پیش پایش برداشته می شوند.

لازم است چند کلمه ای نیز در مورد طرز تفکر اخلاقی و معنوی صحبت کنیم. معنویت نوعی پل میان گذشته و آینده, و شخص و دنیای خارج است. در موقع کار, شخص از تلاش و مجموع آموخته هایش مایه می گذارد تا در آینده به پاداشی دست یابد. هر قدر بیشتر و دقیق تر و کامل تر تلاش کند, اجر بیشتر و بزرگ تری نصیب او خواهد شد. اگر نوعی هم ارزی میان فرد و کل دنیا قائل شویم, می توانیم همان قدر از آن موسیقی که می نوازیم و از شنوندگانی که برایشان می نوازیم الهام بگیریم, که از خود می گیریم. به طور کلی تصور وجود یک موازنه و داد و ستد بین شخص و دنیا در زندگی, تصوری سودمند است که اهمیت فضایلی نظیر وجدان , درستکاری و امانت داری را مورد تایید قرار می دهد. هنگامی که ما به تمرین ویولن مشغولیم, تنها هستیم. اما آنچه در خلال این ساعات تنهایی رخ می دهد, قطعاً در آنچه روی صحنه در مقابل شنوندگان رخ می دهد موثر است.

حتی واژه بهداشت نیز که در اینجا دور از ذهن به نظر می رسد, برای دستیابی به مهارت نوازندگی اهمیت خود را دارد, زیرا بهداشت ملازمی است که به آن نیاز بسیار است, و پاکیزگی, برانگیختن جریان خون به کمک اختلاف دما مثلا با آب گرم و سرد, مالش پوست با دستکش زبر, و حرکت های ورزشی خاص و سایر فعالیت های همراه با استراحت به صورت متناوب, علاوه بر تنظیم جریان خون در توازن عضلات نیز موثر است. این موارد نکات خوبی هستند که باید به خاطر سپرد. نواختن ویولن علاوه بر توام بودن با ظرافت, به تاب و توان زیادی نیز احتیاج دارد. شنا کردن و حتی بازی تنیس و سایر ورزش ها سودمند است به شرط آنکه پس از آن کاملاً استراحت کند و حساسیت و ظرافت نوازندگی ویولن را باز یابد و ضمناً به هیچ وجه شخص را از مرکز وجودش به عنوان یک ویولنیست, از نظر بدنی یا ذهنی بیگانه نسازد.

بدیهی است که رژیم غذایی نیز عاملی بسیار مهم است که با توجه به تفاوت بسیار زیاد متابولیسم و شیمی بدن افراد مختلف باید بر عهده خودشان گذاشته شود؛ اما یک رژیم غذایی متعادل که در آن میوه و سبزی خام فراوان مصرف شود و غذاهای سرخ کرده در حداقل باشد مفید است. همچنین از شیرینی های مصنوعی و سیگار و الکل و سایر غذاهای زیانبار مطلقاً پرهیز شود و هرگز از آنها استفاده نکنید. این نکته را نیز فراموش نکنید که هرگز پرخوری نکنید به خصوص پیش از نواختن.

سن ایده آل برای شروع نوازندگی ویولن, سه یا چهار سالگی یا حتی قبل از آن است. البته در سنین بالاتر نیز می توان آموزش ویولن را شروع کرد, اما هر چه سن بالاتر باشد نتایج بدست آمده ضعیف تر و دشوارتر است.

مطالبی که تا اینجا ذکر شد موارد بسیار مهمی بود که یک نوازنده ویولن باید آنها را بداند و رعایت کند تا در کارش هر چه بیشتر موفق باشد و پیشرفت کند.

در صورتی که در رابطه با موارد ذکر شده در بالا سوالی برای شما پیش آمد می توانید در قسمت نظرات خوانندگان مرقوم فرمایید.

نظرات 16 + ارسال نظر
م ح چهارشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:12 ق.ظ

بسیار مطلب زیبایی بود. ویولن هم سازی خوش صداست. منشا آن برای چه کشوری است؟

رضا دوشنبه 19 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 10:09 ب.ظ

با سلام خدمت دوست بسیار عزیزم و با تشکر از وبلاگ جالبت می خواستم بدونم که منی که علاقه بسیار وحشتناکی به ویلن دارم و بعضی وقتها رویای ویلن می بینم و تقریبا همسن خودتم ۲۰ سال یعنی هیچ امیدی به آموختن ویولن ندارم در ضمن من گیتار هم کار کردم اما بیشتر به ویولن علاقه دارم
با تشکر رضا

محمود.ر پنج‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 08:06 ب.ظ

یه دفعه بگید نرید دنبالش دیگه!!!!!
به نظر من اونی که واقعاً دوست داشته باشه یاد بگیره، براش کاری نداره!!!

اونی هم که به خاطر پز دادن و کلاس گذاشتن کلاس موسیقی میره (حالا هر سازی که باشه) هیچ وقت به هیچ جا نمی رسه!!!

دوست دار شما... محمود

علی سه‌شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:03 ب.ظ

سلام.من تا حالا هیچ سازی رو یاد نگرفتم ولی به ویلن خیلی علاقه دارم.۱۷ سالمه.از دیدن ویلن زدن لورنزا پونس در گروه کیتارو از ویلن خوشم اومده.به نظر شما دنبال ویلن برم؟

مصطفی پنج‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 06:47 ق.ظ http://samvel.blogfa.com

خیلی خوب بود

فاطمه سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:07 ب.ظ

با سلام
مطلب جالبی بود
سن موسیقی منطقی بود ولی خواستن توانستن است اونم واسه بشری که خارق العاده آفریده شده.
با تشکر

بسیار متشکرم ازتون
موفق و پیروز باشید

[ بدون نام ] سه‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 09:50 ب.ظ

من تا حالا هیچ سازی کار نکردم اما ویولن رو خیلی دوس دارم ۱۲سالمه به نظرت میشه؟

محسن یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:56 ب.ظ

با سلام
با تمامی نظرات ذکر شده موافقم به غیر از چند خط آخر
ویولن ساز بسیار سختی است لذا کسی که ویولن دوست نداشته باشد از سنین 3و4 سالگی نیز نتیجه نمی گیرد ولی اگر کسی عاشق ویولن باشد نه سن برای او مطرح است نه سختی کار
در پاسخ یکی از دوستان باید بگویم که ویولن ساز عربی می باشد

میرشکار دوشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:51 ب.ظ

خیلی خوب بود متشکرم

نام یکشنبه 6 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:51 ق.ظ

سلام
منم 20 سالمه و تازه میخوام یاد بگیرم ولی همونطور که دوستان گفتن خواستن توانستنه و اگه واقعا عاشق چیزی باشی و چیزی رو از صمیم قلبت بخوای هیچ مانعی روبه روت وجود نداره حتی اگه بقیه کاری رو که میخوای بکنی غیر ممکن و سخت بدونن مهم خودتی که بخوای!!

[ بدون نام ] دوشنبه 28 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:04 ب.ظ

سلام
من 3سال هست که دف میزنم و 21 سالمه! علاقه ی زیادی به ویولن دارم!
البته کلاسیک! به نظر من که دیر نشده برای یادگیری!
شما خودتون ویولن میزنید؟ اگه بله ، میشه یه استاد خوب بهم معرفی کنید؟
ممنون.

کاوه جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 06:16 ب.ظ

واقعا کارت درسته.
از کلام جادوییتون به وجد امدم.قدرت درک خوبی از رویای موشیقی دارین.

آزاده چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:43 ب.ظ

سلام بچه ها من تازه با این وبلاگ آشنا شدم و دلم می خواد براتون مطالب جالبی از موسیقی بذارم.من هم بیست سالمه مدتی که ویالن رو شروع کردم خیلی علاقه مندم بهش .ازروز شروع آموزش تا الان روزی 5 ساعت کار می کنم.مطمئنم که می تونم یه روزی مثل بیژن مرتضوی ویالن بزنم.(نابرده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد)

آرام دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:57 ق.ظ http://zibaye- khofte.bogsky.com

سلام . ممنون از مطلبتون. من ۳۵ سالمه. چندماهیه که ویولون رو شروع کردم. به نظر شما روزانه حداقل چه مدت باید تمرین کنی که کافی باشه؟موقع زدن شانه درد میگیرم. آیا طبیعیه؟

حمیدرضا یکشنبه 26 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:32 ب.ظ

خیلی عالی بود ولی دیگه نه از سن ۳سالگی.....فکرشو بکن یه سه ساله میتونه ویولن را حمل کنه.

محمد جمعه 22 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:57 ق.ظ

سلام دوستان
دوست عزیزی که میگی من ۲۱سالمه دیر نیست واسه یاد گیری ویولون من ۳۰ سالمه تازه یه ویولون گرفتم دارم تمرین میکنم یاد بگیرم تا حدودی تو این یک ماه هم موفق بودم دو سه تا اهنگ بزنم تو هم دنبال کن واست خیلیم زوده علاقه داشته باشی هر سنی که داشته باشی مهم نیست فقط یه کم پشت کار میخواد علاقه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد